شهید سید حداد آبروزن در نامه ای خطاب به خانواده اش نوشته است: پدر و مادرم ! سلام شما را به جده ام فاطمه زهرا (س) می رسانـم. لباسهایم را به فرزنـدانـم بدهیـد چـون لباس امام زمان (عج) است و باید به دست بچه هایم برسد.
شهید آیت اله آبدرجگر نیز می نویسد: منتظر من نباشید من نرفتم که زنده برگردم. وصیت میکنم که هرگز برای من گریه نکنید. به مادرم بگویید که شما پیش فاطمه دختر پیامبر(ص) سربلند خواهی شد، چون فاطمه شهید داد و شما هم شهید دادی. مادر! هر موقع به یاد فرزندت میافتی به یاد فرزندانی باش که بدن پاره پاره آنها را مادرشان ندیده که توسط مزدوران چپ و راست در زیر رگبار گلولههای دژخیمان شرق و غرب به شهادت رسیدند. مادرم تو باید مانند کوهی که به افق سر کشیده سربلند باشی... و ای پدر تو را هم نزد (علی(ع) سربلند خواهم کرد.
شهید وکیل حبیبی خطاب به مادرش می نویسد: من این راه خود این راه اگاهانه انتخاب کردهام این آرزوی من بود و اما تو ارزو داشتی مرا در لباس دامادی ببینی. حال مطمئن باش که دامادی من الان است. پس هرگز ناراحت مباش و بر مزارم و بر جسدم سرور شادی را سر ده و دانسته باش که در قیامت در مقابل زهرای اطهر (س) رو سپیدخواهی بود. خوشحال باش که در قیامت میهمان فاطمه زهرا(س) و دخترش زینب(س) میباشی پس چه جای ناراحتی دارد و صبور باش تا بدانجا برسی، ان شاءالله.
نوشته شده در چهارشنبه 91 فروردین 16ساعت
ساعت 2:13 عصر توسط سید.محمد علی شهرام شمس|
نظر بدهید